|
نویسنده: محمد صادقی پنج شنبه 86 مرداد 4 ساعت 9:6 صبح
|
بد شانسی تو ایران یعنی....
۱-بد شانسی یعنی : داری با دوست دختر جدیدت راه میری ، یک دفعه دوست دختر فابریکت میاد و تو قبلا بهش گفتی که به غیر از او هیچ دوست دختر دیگه ای نداری و حالا اون تو رو با یه دختر دیگه میبینه ، خب مسلم دیگه بهترین دوست دخترت میپره .
۲:بد شانسی یعنی : تو دانشگاه سر کلاس داری ادای استادتو در میاری ، بعد همینکه صورتتو برمیگردونی ، ببینی استادت پشت سرت واستاده و داشته تمام ارهای تو رو میدیده و دوستای نامردتم اصلا چیزی بهت نگفتن که استاد پشت سرته .
۳: بد شانسی یعنی : شب عید میخوای برای دوست و آشنا ای کارت بفرستی ، ولی خطها به قدری شلوغه و سرعت تخمی ، که مسنجر به زور بالا میاد ، چه برسه که بخوای ای کارت بفرستی .
۴: بد شانسی یعنی : تو اتاقت تنهای و داری چت میکنی و رفتی تو چت روم و تاکو بستی داری برای خودت ... شعر تف میدی و برای دخترای توی روم ... لیسی اساسی میکنی ( البته از پشت تاک ) ، بعد میفهمی که نه انگار تنها و نیستی و بابات از کی تو اتاقته و تو اینقدر محو چتی که اصلا از حضور او آگاه نشده و اونجای که بابات تازه میفهمه کامپیوتر رو برای چی میخواستی .
۵: بد شانسی یعنی : بدون گواهینامه و به صورت کاملا هیدن گونه ( مخفیانه ) ماشین بابا رو دو در میکنی تا بری دنبال رفقا و برین کمی صفا کنین ، رفقا رو بر میداری ، یه اسکوتر هم تو صبط ماشین میذاری و به صورت شخله گاز شروع میکنی به رانندگی ، سره اولین ۴راه پلیس بهت گیر میده و به جرم نداشتن گواهینامه ، ماشین باباتو ۲ هفته تو پارکینگ میخوابونن .
۶: بد شانسی یعنی : جلوی دوستات ادعا میکنی که خدای کامپیوتری ، بعد یه روز یکی از دوستات زنگ میزنه که اگه ممکنه بری و ویندوزشو عوض کنی ، بعد و میری اونجا وبه جای اینکه ویندوزشو درست کنی ، میزنی خواهر کامپیوترشو به ... میدی .
۷: بد شانسی یعنی : چهار شنبه سوریه و تو داری با ماشین بابات به همراه چند تا از دوستهای کس میخت تو خیابون کس چرخ میزنی ، پشت یه چراغ قرمز یه ماشین پر از دختر میاد کنارت وا میسته و همون دوستای ... میخت بر میدارن چندتا سیگارت ( ترقه) پرت میکنن تو ماشین دخترا و این میشه سوژه خندت ، بعد همینکه چراغ سبز میشه میبینی یکی از دخترا دستشو از ماشین در میاره و یک شی ای ناشناخته رو به طرف کاپوت ماشین پرت میکنه و تو به گا رفتن کاپوت ماشینو میبینی ، چون اونا یه نارنک دست ساز پرت کرده بودن .
۸: بد شانسی یعنی : اون گرگه تو کارتون میگ میگ ( همون گرگه و شتر مرغه ) ، چون ما از بچگیمون یادمونه که اون میخواستی این شتر مرغه رو بگیره و هر دفعه بد شانسی میاره ، خلاصه اینکه به نظر من کس شانس ترین شخصیت کارتونی همونه .
۱۱: بد شانسی یعنی : آمار وبلاگت به روزی چند هزار نفر رسیده و داری کلی حال میکنی ، یک روز کانکت میشی و اسم وبلاگتو وارد میکنی و میبینی پیغام انسداد این سایت توسط مخابرات اومده جلوت و تو اصلا باور نمیکنی اینو و همین امر باعث میشه تا آمارت به یک دهم آمار قبلیت برسه .
۱۲: بد شانسی یعنی : تولدت ۳۰ اسفند باشه .
۱۳: بد شانسی یعنی : جلوی دوستات ادعا میکنی خدای کانتر استریک و آنریل تورنومنت هستی ، بعد یه روز دوستات دعوتت میکنن گیم نت و میری اونجا میشینی و آنریل و یا کانتر میزنی ، و تنها چیزی که اونوقت تابلوی ، اسم توی که همیشه آخری ( با اون همه ادعا )
۱۵: بد شانسی یعنی : تو مملکتی باشیم که ندونیم پول نفت و گاز و سرمایه های ملی مون کجا و تو حساب چه اشخاصی میره .
۱۶: بدشانسی یعنی : تو مملکتی باشیم که زنها و دختراش برای یه لقمه نون ، مجبور به خود فروشی میشن .
۱۷: بد شانسی یعنی : تو مملکتی باشیم که از نظر فرار مغزها رتبه اول جهان رو داره .
|
نظرات شما ()
|
|
|
|
فهرست |
|
|
|
|
107160
:مجموع بازدیدها |
306
:بازدید امروز |
24
:بازدید دیروز |
|
|
حضور و غیاب
|
یــــاهـو
|
|
درباره خودم
|
| | |