شما در يک مهماني ، يک دخترِ بسيار زيبا رو مي بينيد و ازش خوش تون مي آد. جلو مي ريد كه بگيد: «من پسر ثروتمندي هستم ، با من ازدواج کن» اما يكهو هول ميشيد و از او آدرس ... مي پرسيد . به اين ميگن عدم تسلط بر به دست آوردن بازار .
خيلي جالب بود . جدي مي گم ، باور كن انديشه بعضي آدمهاي دنيا اصلا بيشتر از اين سقف صعود نمي كنه .
اما مؤمن خدا ، با بازار دنيا بالاخره يه جوري كنار مي آيئم ، لطف كن تكنيك بازار يابي بازار ابديت و آخرت رو هم بگو.
هميشه در پناه خدا باشي .